توسل و زیارت در قرآن توسل و زیارت از موضوعاتی است كه در آیات و روایات اسلامی مورد توجه و سفارش قرار گرفته است و در میان مردم به ویژه شیعیان جایگاه و اهمیت ویژه ای دارد، در این مقاله توسل و زیارت از دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار می گیرد.
الف) توسل:
«توسل» از ماده «وسل» به معنی تقرّب جستن و یا چیزی كه باعث تقرّب به دیگری از روی علاقه و رغبت میشود؛ میباشد.[1] و توسل شامل شفاعت نیز میشود. «شفاعت» از ماده «شفع» به معنی ضمیمه كردن چیزی به همانند او است[2] و در مفهوم قرآنی، شخص گناهكار به خاطر پارهای از جنبههای مثبت (مانند: ایمان، عمل صالح و...) شباهتی با اولیاء الله پیدا میكند و آنها با كمكهای خود، او را به سوی كمال سوق میدهند و از پیشگاه خداوند تقاضای عفو میكنند. به عبارت دیگر میتوان گفت: قرار گرفتن موجود قویتر و برتر در كنار موجود ضعیفتر و كمك نمودن به او در راه پیمودن مراتب كمال است.[3]
آیهای كه به مسئله «توسل» اشاره دارد؛ آیه 35 سوره مائده است كه خداوند میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ وَ جاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» ای كسانی كه ایمان آوردهاید پرهیزكاری پیشه كنید و وسیلهای برای تقرب به خدا، انتخاب نمائید و در راه او جهاد كنید، باشد كه رستگار شوید.
وسیله در آیه فوق، معنای بسیار وسیعی دارد و هر كار و هر چیزی كه باعث نزدیك شدن به پیشگاه مقدس پروردگار میشود؛ شامل میگردد. همانطوركه حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: بهترین چیزی كه به وسیله آن میتوان به خدا نزدیك شد؛ ایمان به خدا و پیامبر او و جهاد در راه او، نماز، زكات، روزه، حج، صله رحم، انفاق ... میباشد.[4]
و از آیات دیگر نیز استفاده میشود كه وسیله قرار دادن مقام انسان صالحی در پیشگاه خداوند و درخواست حاجت از خداوند به خاطر آن وسیله، به هیچ وجه ممنوع نیست همانطور كه حضرت ابراهیم ـ علیه السّلام ـ از خداوند برای عمویش، طلب استغفار كرد، قرآن میفرماید: و استغفار ابراهیم برای پدرش (عمویش آزر) فقط به خاطر وعدههایی بود كه به او داده بود (تا وی را به سوی ایمان جذب كند) امّا هنگامی كه برای او روشن شد كه وی دشمن خداست از او بیزاری جست، چرا كه ابراهیم مهربان و بردبار است».[5] یا در سوره یوسف آیه 97، زمانی كه گناهان برادران یوسف آشكار شد، آنها به پدرشان گفتند: ای پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه كه ما خطاكار بودیم.
این آیات نشان میدهد كه انسانهای صالح را میتوان وسیله برای استغفار و طلب حاجت از خداوند قرار داد. این توسل در حقیقت توجه به خداست نه غیر خدا.
متوسل شدن به افراد در حقیقت توسل به مقام روحانی آنهاست كه روح خود را پرورش داده و به كمالاتی رسیدند. و روح برای بقاست نه برای فنا. لذا میتوان به افرادی كه در قید حیات نیستند؛ متوسل شد. عالم اهل تسنن در كتاب «وفاء الوفا» مینویسد: مدد گرفتن و شفاعت خواستن در پیشگاه خداوند از پیامبر و از مقام و شخصیت او، هم پیش از خلقت او مجاز است و هم بعد از تولد و هم بعد از رحلتش و هم در عالم برزخ و هم در روز رستاخیز. عمر بن خطاب میگوید: حضرت آدم ـ علیه السّلام ـ به پیشگاه خداوند چنین عرض كرد: یا رب اسئلك بحق محمد لما غفرت لی؛ خداوندا! به حق محمد از تو تقاضا می كنم كه مرا ببخش![6]
در زمان خلیفه دوم سالی قحطی شد، بلال به همراه عدهای از صحابه بر سر قبر پیامبر آمد و چنین گفت یا رسول الله! استسق لامتك... فاعفم قد هلكوا...» ای پیامبر! از خدایت برای امتت باران بفرست كه ممكن است همه هلاك شوند.[7] با وجود روایات زیاد در كتابهای اهل تسنن باز هم گروهی از آنان به مسئله توسل و شفاعت خرده میگیرند و آن را انكار میكنند و آن را نوعی استقلال در مقابل خداوند تلقّی میكنند. در حالی كه از این جمله غافل هستند كه متوسل شدن به انبیاء و ائمه ـ علیهم السّلام ـ در حقیقت متوسل شدن به خداست. و آنها عملی را جز با رضایت و اذن خداوند انجام نمیدهند.
«قل لا املك لنفسی ضرّاً و لا نفعاً الا ما شاء الله؛[8] بگو! من برای خودم زیان و سودی را مالك نیستم، مگر آن چه خدا بخواهد».
علاوه بر این، توسل روح امید را افزایش روح یأس را كاهش و ایجاد رابطه معنوی با خدا و اولیاء الله و تحصیل رضایت خداوند و توجه به سلسله شافعان و... را به وجود میآورد.
ب) زیارت قبور
یكی از عللی كه مسلمین را برای زیارت اهل قبور سوق میدهد، اعتقاد به زنده بودن آنها است.
تمام ادیان و شرایع الهی، انسان را برای بقا میدانند نه برای فنا، لذا با آمدن مرگ، جسم خاكی انسان در زیر خاك نهفته میشود، امّا روح او زنده و به جایگاه متعالی اوج میكند.
در این جا به اختصار به بررسی ادله زیارت قبور (اولیاء الله و دیگر افراد) میپردازیم. كه جهت تكمیل بحث علاوه بر دلیل قرآنی از روایات و شواهد تاریخی هم استفاده می شود:
1. دلیل قرآنی
خداوند در سوره توبه آیه 84 میفرماید: «و لا تصلّ علی احدٍ منهم مات ابداً و لا تقم علی قبره...»؛ هرگز بر هیچ یك از آنها (منافقان) كه بمیرد نماز مخوان! و بر قبرش (طلب مغفرت و رحمت را) مایست، چرا كه آنها به خدا و رسولش كافر شدند و در حال فسق (و بیرون از طاعت خدا) مردند».
از این آیه استفاده میشود كه پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ بر جنازه مردگان نماز میخواند و به زیارت آنها میرفت و برای آنها طلب مغفرت مینمود. امّا بعداً از چنین اعمال نسبت به منافقان نهی شد.
اكثر مفسران با استدلال به این آیه، ایستادن بر قبر و دعا كردن را عبادتی مشروع میدانند، اگر چنین نبود خدای سبحان نهی از این عمل را مخصوص كافر نمیكرد.[9]
2. دلیل روایی
روایتهای فراوانی از اهل بیت عصمت و طهارت به ما رسیده كه استحباب زیارت اهل قبور مخصوصاً زیارت ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ را میرساند، نمونههایی از آن روایات را متذكر میشویم.
الف. انس بن مالك از پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل میكند كه پیامبر فرمودند: «شما را از زیارت قبور نهی میكردم (امّا امروز میگویم) قبور را زیارت كنید كه شما را به یاد مرگ میاندازد.[10]
ب. عایشه روایت میكند كه حضرت رسول ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: جبرئیل نزدم آمد و گفت: پروردگارت به تو امر میكند كه در قبرستان اهل بقیع حاضر شوی و برایشان طلب آمرزش كنی...».[11]
ج. حضرت علی ـ علیه السّلام ـ هنگام زیارت قبور در كوفه فرمود: «السلام علیكم یا اهل الدّیار من المؤمنین و المسلمین و...».[12]
د. استحباب زیارت امام حسین ـ علیه السّلام ـ و امام رضا ـ علیه السّلام ـ و اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ از منابع شیعه از حد تواتر گذشته است.
روایات فوق نشان میدهد كه زیارت اهل قبور، مورد تأیید و تأكید اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ بوده است.
3. شواهد تاریخی
زیارت قبور در اسلام تاریخ دیرین دارد، زیرا پایه گذار زیارت قبور مسلمین پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ بودند و گروهی از وهابیون اعتقاد به زیارت قبور ندارند وآن را شرك میخوانند. در حالی كه با مراجعه به منابع اصیلشان و كتابهای تاریخی در مییابیم كه آنها نیز به مسئله زیارت قبور پرداختهاند.
الف. محمد بن سعد در الطبقات الكبری نقل میكند كه «در واقعه حدیبیه (سال ششم هجری) پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ برسر قبر آمنه رفت و بر آن گریست و به مرمت و بازسازی آن پرداخت و هم چنین پس از حجه الوداع نیز به زیارت قبر مادرش آمنه رفت.»[13]
ب. بیهقی و محدثان دیگر نقل كردهاند كه حضرت رسول قبور شهدا را در احد زیارت كرد.[14]
ج. درباره حضرت علی ـ علیه السّلام ـ نوشتهاند كه ایشان به قصد زیارت حضرت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ بیرون میرفت و بر سر مزار آن حضرت گریه میكرد و برای آن حضرت دعا میكرد.[15]
د. تاریخ به ما نشان میدهد كه زیارت امام حسین ـ علیه السّلام ـ از شور انگیزترین زیارتها بود و مورد تأكید و تشویق امامان بوده است و از سال 61 هجری تا سال 132 هجری (كه انقراض بنی امیه بوده) شیعیان تحت فشار حكومت نتوانستهاند زیارت كنند باز هم به عشق آن آقا و از راه مخفیانه به زیارت آن شهید میرفتهاند. و كاروان زیارت آن حضرت در طول تاریخ تشیع از حركت باز نایستاد.[16]
[1] . قاموس قرآن، سیدعلی اكبر قرشی، دارالكتب الاسلامیه، تهران، ذیل ماده «وسل».
[2] . همان،ذیل ماده «شفع».
[3] . تفسیر نمونه، حضرت آیت الله مكارم شیرازی، دارالكتب الاسلامیه، تهران، ج 1، ص 223.
[4] . نهج البلاغه، خطبه 110.
[5] . توبه، 114.
[6] . به نقل از تفسیر نمونه، ج 4، ص 367؛ وفاء الوفاء، ج 3، ص 371.
[7] . به نقل از تفسیر نمونه، ج 4، ص 369؛ وفاء الوفاء، ج 3، ص 371.
[8] . یونس، 49.
[9] . مجمع البیان، فضل بن حسن طبرسی، انتشارات اسماعیلیان، قم، ذیل آیه 84، سوره توبه؛ المیزان، علامه طباطبایی، انتشارات اسراء، قم، ذیل آیه فوق؛ تفسیر نمونه، حضرت آیت الله مكارم شیرازی، دار الكتب الاسلامیه، تهران، ذیل آیه فوق.
[10] . علامه امینی، الغدیر، ج 5، ص 166، به نقل از حاكم در المستدرك،ج 1، ص 375.
[11] . همان.
[12] . همان.
[13] . شوق دیدار، دكتر محمد مهدی ركنی، انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد، چ 4، 1381، ص 19 به نقل از بحار الانوار، مجلسی، ج 10، ص 441.
[14] . همان.
[15] . كشف الاسرار وعده الابرار، رشید الدین میبدی، ج 1، ص 626.
[16] . ر.ك: كامل الزیارات، ص 126؛ و ر.ك: خصائص الحسین، شوشتری، نبی الزهرا، قم.
andisheqom.com
حمزه محمودی